32. چهارمین ماهگرد حلقه هامون
کار، کار و باز هم کار
خستگی تو بند بند وجودم احساس میشه.
چقدر این روزها پر از هیجان، استرس، خستگی، کار و یک عالمه حس ناشناخته دیگست.
چهارمین ماهگرد حلقه هامون رسید و اینبار نه من یادم بود و نه مسعود.
هردومون میدونستیم جمعه دهم و روز مهر خردادماه، نه تنها ما میدونستیم بلکه همه مهموناهم میدونستن.
همه عزیزانمون اون روز برای جشن جهازبرون خونه ما دعوت بودن.
اما کار مجالی برای یادآوری ماهگرد حلقههامون نذاشت.
[ شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۰۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]