315. شصتمین ماهگرد حلقه هامون
5 سال گذشت از روزی که دست در دست هم دادیم و برای یک عمر زندگی مشترک پیمان بستیم.
اما امسال با همه سالها فرق داشت، حالا دیگه فندق من کنارمون نشسته بود تا باهم شمع پنجمین سالگرد عقدمون رو فوت کنیم.
فندوق خان با اون لباس رسمی و پاپیون و زلفای کج شونه شده و لپای آویزون حسابی تو عکسا دلبری می فرمودند.
الهی شکر
خوشبختی همین حس خوب کنار شماست و من هر روز و هر لحظه خدارو شاکرم که شما رو دارم.
مرسی که هستید عشقای من.