14. اولین ماهگرد حلقه هامون
رسم زیبا و عزیز ماهگرد حلقه هامون
با وجود اینکه چند روز قبل به مسعود گفته بودم ولی انگار فراموش کرد....
اما دوست دارم حداقل به خاطر این روز، این شعر رضا رو به خودم و همسرم تقدیم کنم:
طعم تلخ دوریامون
سختی و صبوریامون
همه هیچن پیش پای عشق پاک و بی ریامون
وقتی از ستاره دوری حتی وقتی سوت و کوری
وقتی از تو خاطرات عاشقی هم بی عبوری
گره گرم نگامون، نرمیه لبخنده هامون
لحن عاشق صدامون، لحظه لحظه قصه هامون
سو سوی ستارهامون، چشم از دوری جدامون
یادمون میاره روزه، ماهگرده حلقه هامون
می دونم تلخم و تندم می دونم بدیم زیاده
اما اینو هم می دونم که خدا تو رو یه هدیه به من دیوونه داده
می دونم لجباز و قُدّم، گاهی هم بی حس و چوبی
اما این رو هم می دونم با تموم این بدی ها که چقدر عزیز و خوبی
می خوام این رسم قشنگ ناب عاشقانه هامون
تا ابد تا لحظه ی مرگ تا سکوت قصه هامون
بمونه بین من و تو، حک بشه تو لحظه هامون
رسم زیبا و عزیز ماهگرد حلقه هامون