100. روز آفرینشم 92
شب خوابم برده بود که مسعود اومد بوسیدمو اولین نفر تولدمو تبریک گفت.
امروز صبح که از خواب بیدارشدم رفتم خرید، اول خیابان پیروزی بعد هم هفت حوض، از تی تی شال وکیفمو خریدم، بعد هم رفت سمت خونه باباینا.
اونجاهم کلی خرید کردم و تا بعد از ظهر هم اونجا بودم و بعدش بخونه برگشتم تا بقیه کارای خونه رو جمع و جور کنم.
سما،شادی جون، مریم جان و مادر هم تلفنی تبریک گفتن.
[ چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]