101. عید نوروز 93

یا مقلب القلوب و الابصار 

یا مدبر الیل و نهار

یا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الی احسن الحال

نوروز 93، اولین نوروز زندگی مشترک ساعت در بیست و نهمین روز اسفندماه سال 1392 و در ساعت  قدمهاشو به خونه ما گذاشت.

دعای سال تحویل رو کنار سفر خوندیم و بعد هم نماز شکر.

خدایا شکرت، ممنونم که به من و عزیزان فرصت تجربه سالی نو دادی. خدای خوبم امسالم مثل همیشه کنارمون باش.

کمکمون کن این سال پر از لحظه‏های شاد و زیبا باشه.

به خاطر تموم نشدن کارهای خونه در روز 22 اسفند و با توجه به مشغله کاری روزهای پایانی سال، مامان و سارا یه روز دیگه کامل به کمکم اومدن و خونه رو سرو سامون دادیم.

راستش من خیلی تجربه خونه تکونی نداشتم، خیلی که چه عرض کنم اصلا نداشتم. بعد از اتمام کارهای خونه با مامان و سارا و غزل رفتیم بیرون تا خریدهای پایان سال و انجام بدیم که البته من خیلی موفق نبودم. 

پنجشنبه شب بود که با مسعود برای سفارش سینما خانواده رفتیم جمهوری و قرار شد فردا تحویلش بگیریم.

صبح پنجشنبه تا برسیم به خیابون جمهوری ظهر بود تازه با کلی خلاف و خط ویژه و ... که البته جریمه نشدیم. ساعت 2 رسیدیم خونه و من تازه شروع کردم به تغییر دکوراسیون و در نهایت چون خیلی به دلم نشست به حالت اول برگردندم و تا دقایقی نزدیک به سال تحویل در تکاپو و تلاش بودیم.

تازه یک ساعت مونده بود به سال تحویل که به خاطر حواس پرتی مسعود و جاموندن کارت بانکی در جیب پیراهنش مجبور شدم ماشین لباسشویی رو خاموش کنم و آب کل آشپزخونه رو برداشت.

خلاصه با هر زوری بود سال 92 رو تموم کردیم و شاد و خوشحال 93 رو آغاز.

الهی بهترینها رو برامون مهیا کن.


ادامه مطلب

[ پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی