134. بیست و دومین ماهگرد حلقه ‏هامون

بعد از کلی اصرار به بابا و مسعود برای اومدن به کرج برای خرید تجهیزات کوهنوردی که هیچکدوم رضایت ندادن.

در یک اقدام انتحاری خودم رفتم هرو کوه و بعدکلی خرید که البته بیشترش برای مسعود بود با آژانس برگشتم شرکت تا با سرویس به خونه برگردم.

ته ماجرا که این ماهگرد حسابی خوشبحالت شد.

[ دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۹ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی