عاشقانه های زیبای ما

امروز از آژانس مسافرتی رزرو پروازو خبر دادن ولی confirm هتل هنوز نیومده بود و امیدوارم مشکلی ایجاد نشه و همون هتلی که انتخاب کردم تائید شه.

نمیدونم این خوبه یا بد که انتخاب و برنامه‏ریزی سفر همیشه به عهده منه.

بالاخره با کلی بالا و پایین کردن تقویم کاری و زمان ممیزی‏ دیدیم به هیچ وجه جور در نمیاد که آخر شهریور یا اول مهر به سفر بریم. ممیزی من پایان شهریور و ممیزی مسعود پایان مهر بود و این دوماهی بود که نمیتونستیم خیلی راحت برای سفر مرخصی بگیریم.

بعلاوه اینکه مسعود واقعا مرخصی نداشت و مجبور بودیم جایی رو برای سفر انتخاب کنیم که چهار روزه باشه.

اول برای تعطیلات بیستم مرداد برنامه ریزی کردیم ولی چون تعطیلات شهادت بود و مسافرت تفریحی در این تایم رو دوست نداشتم و هم برای برنامه‏ریزی سفر و رزرو تور فرصت کمی بود بی‏خیال شدیم و بعد از کلی جابه جایی زمانی و بررسی کارها و برنامه ها، زمانمونو موکول کردیم به 29 تا 1 شهریور. تصمیم‏گیری برای زمان سفر بیشتر از چند روز زمان برد.

مرحله دوم انتخاب محل سفر بود، اولین سفر خارجی من و مسعود هیچکدوم از این دغدغه‏ها رو نداشت با حضور خاله و آیدین در مالزی محل سفرمون معلوم بود من استرسی برای کارها نداشتم و هیچ تحقیقی هم نکردم چون خاله چندین سال اونجا زندگی کرده بود و حتی برنامه‏ریزی روزها و زمانهای سفرمون رو هم به خوبی مثل یک تورلیدر حرفه‏ای انجام داده بود.

ولی برای این سفر باید جایی رو انتخاب می‏کردیم که هم با زمانمون متناسب باشه و هم تفریح و هیجان لازم رو داشته باشه، چون به نظرم در آینده وقت زیادی برای سفرهای ریلکس مدل و آروم داشتیم.

با زمانی که داشتیم باید از بین دبی، ارمنستان و استانبول یکی رو انتخاب می‏کردیم.

مسعود چون دوست داشت آنتالیا بره بهم گفت بگردم تا تور 4 روزه آنتالیا پیدا کنم ولی من خودم با توجه به توصیفاتی که از آرایشگرم لیلا در مورد اتفاقاتی که براش پیش اومده بود و هم صحبتهای پریسا بعد از سفر آنتالیاش شنیده بودم هیچ رغبتی برای سفر به اونجا نداشتم.

استانبول هم که بیشتر دیدنی بود و به نظر می‏رسید خیلی مکان‏های مهیج و تفریحی نداشته باشه،بنابراین انتخاب ما باید از بین دبی و ارمنستان انجام می‏شد.

شروع کردم به تحقیق در مورد ارمنستان و در نهایت حس خوبی برای سفر به اونجا هم نداشتم. البته حقیقتش این بود که با تعریفهایی که از دبی و تفریحاتش شنیده بودم ترجیح میدادم دبی رو تجربه کنم.

برای رفتن به دبی هم مشکل مسعود بود به خاطر اعتقاداتش، اسکن قرنیه و ... خیلی تمایل به سفر دبی نداشت البته این چیزها برای منم خیلی مهم بود،  ولی به نظرم کشوری که  زیر ساختها و امکاناتی عالی برای جذب توریست فراهم می‏کنه ارزش سفر رو داره.

مکاتبات با نغمه شروع شد البته قبلش یک لیست از هتلهایی که تورهای معروف تا غیر معروف ایرانی باهاشون کار می‏کردن تهیه کردم، چون باید حسابی تحقیق میکردم و جایی رو انتخاب می‏کردم که خوب و تمیز باشه و هم ...

علاوه بر هتل، انتخاب آژانس و تور هم برام مهم بود چون حرفهای زیادی در مورد آژانسها به خصوص معروفاشون شنیده بودم، البته اونهاهم مخاطبان خاص خودشونو پیدا میکنن، کسایی که بدون تحقیق و دونستن ارزش واقعی تور هزینه‏های هنگفت می‏پردازن و در نهایت هم خاطره خوبی براشون نداره.

معصومه که در سفر به مالزی خیلی تحقیق کرده بود تونسته بود اونجا کلی در هزینه‏هاش صرفه‏جویی کنه گشت‏هایی که تورها بهش معرفی کرده بودن  10 برابر گرونتر از چیزی بود که خودش رفته بود بعلاوه اینکه معطلی جمع کردن مسافرها از هتل‏های مختلف رو هم نداشتن. چون از قبل تمام نقشه‏ها، راه‏ها و مسیرها رو به دقت بررسی کرده بود و انقدر تور لیدر از دستشون عصبانی شده بود که برای از دست ندادن بقیه مسافرش گشت رایگانی که روی هتل داشتند غالشون گذاشته بود.

به اعتقاد من هم سفر کردن علاوه بر تفریح و خوشگذرونی جنبه های دیگه ای هم داره،  مدیریت سفر و کسب اطلاعات کافی در مورد جایی که نمیشناسی هم خیلی خیلی خوشاینده و چون من با وجود آیدین و خاله در سفر مالزی این تجربه رو نداشتم حالا دلم می‏خواست حسابی تحقیق کنم با آشنایی و اطلاعات کافی سفر کنم.

با لیست هتل‏ها و سایتهای ...tri و ...bo شروع کردم  و کل هتل‏هایی رو که لیست کرده بودم در این سایتها چک کردم، امتیازات هتلها، رده بندی و نظرات مردم رو در موردشون خوندم و در نهایت یک هتل 5ستاره تاپ پیدا کردم.

با نغمه که صحبت کردم خیلی سعی کرد هتلهای دیگه پیشنهاد بده حتی یک روزهم نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم هتل ساحلی که پیشنهاد نغمه بود و به نظر خودمم خوب بود اوکی کنم ولی بازم استخر و تمیزی این هتل بیشتر نظرمو جلب کرد. جالب بود که این هتل حتی از هتل معروف آتلانتیس هم رتبه بالاتری در رنکینگ هتل‏ها داشت. بعلاوه به خاطر ساحل حوب دوبی اکثر هتلهایی که می‏دیدم استخرخوبی نداشتن و فضای استخرها عموما کوچیک و دلگیر بود ولی این هتل استخر فوق‏العاده‏ای داشت.

در نهایت با یکی از آژانس‏‏ها سر پرواز و اقامت این هتل به توافق رسیدیم و حالا امیدوارم confirm هتل بیاد و خیالم راحت شه.

ادامه مطلب