169. سفر شمال تابستان 94 (تعطیلات عید فطر)
چهارشنبه ساعت یک بود که مسعود بهم زنگ زد و گفت برای شمال برنامه ریزی شده و من دوست دارم برم یانه؟ چون از قبلتر با مامان و سارا برای تعطیلات عید فطر برنامه ریخته بودیم که بریم جاده چالوس برای ناهار.
مسعود گفت اول به مامان زنگ بزنم چون قبلا با اونها هماهنگ کرده بودیم و اگر همه چی اوکی بود بهش خبر بدم.
ادامه مطلب