23. گل من ساناز
ای گل،
دل من باغچه ای است
چشمهاش چشم
پر آب تر از آب کبود
خاک آن عشق
عمقش تا عمق وجود
وسعتش قدر یه دریا
ولی تنگ به اندازه تو
نور آن عمر
بسوزد به شکرانه تو
تو یقین دان باغبان آن خداست
زین همین روی حسابش از همه دلها جداست.
ای گل،
دل من باغچه ای است
چشمهاش چشم
پر آب تر از آب کبود
خاک آن عشق
عمقش تا عمق وجود
وسعتش قدر یه دریا
ولی تنگ به اندازه تو
نور آن عمر
بسوزد به شکرانه تو
تو یقین دان باغبان آن خداست
زین همین روی حسابش از همه دلها جداست.
این ترانه رو همین الان از اینترنت دانلود کردم و دوست دارم همچنان که دارم گوش میکنم به تو تقدیمش کنم، از اون ترانه های ناب رضا صادقیه.
اینم از 20 روز تعطیلی ...
به همین سرعت اومد و رفت ...
روزهای پور شور و نشاط عید، دید و بازدیدها، مهمون بازیا، طبیعت گردیا و ... تموم شد.
92/1/10 دومین ماهگرد حلقه هامون شد.
باهم بعد از عید دیدنی رفتیم ستارخان و شام خوردیم.
این ماهگرد حلقه ها شده واسه من داستان. همش استرس دارم که مبادا مسعود یادش بره.
هرچند که ماهگردا، سالگردا، تولدا و ... همه بهانه است، بهانه واسه خوش بودن، شادی کردن، احساس لذت، کنار هم بودن.
دلم میخواد همه ماهگردهای عمرمونو کنار هم باشیم.
خدای رحمانم شکرت. ازت ممنونم که به من و همه عزیزانم فرصت دادی تا آغاز یک بهار دیگرو باهم جشن بگیریم.
سال ۹۱ با همه تلخیها و شیرینیهاش گذشت.
خدایا رحمتتو شاکرم که تو این سال من و خانوادم گذرمون به بیمارستانها نیافتاد، شکرت که تنمون سلامت بود، شکرت که هوامونو داشتی و نذاشتی چیزاییو تجربه کنیم که از صبرمون خارج باشه و ایمانمونو بلرزونه. شکرت که حواست مثل همیشه به ما بود.
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل والنهار
یا محوا الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال