100. روز آفرینشم 92

شب خوابم برده بود که مسعود اومد بوسیدمو اولین نفر تولدمو تبریک گفت.

امروز صبح که از خواب بیدارشدم رفتم خرید، اول خیابان پیروزی بعد هم هفت حوض، از تی تی شال وکیفمو خریدم، بعد هم رفت سمت خونه باباینا.

اونجاهم کلی خرید کردم و تا بعد از ظهر هم اونجا بودم و بعدش بخونه برگشتم تا بقیه کارای خونه رو جمع و جور کنم.

سما،شادی جون، مریم جان و مادر هم تلفنی تبریک گفتن.

[ چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

98. تولد مشترک اسفندی‏ها 92

امسال اولین تولد مشترک ما بود و برای همین تصمیم گرفتیم در یک روز تولد بگیریم، یک هفته از تولد مسعود جلو رفتیم و یک هفته از تولد من عقب اومدیم و بالاخره برای 22 اسفند برنامه‏ریزی کردیم.


ادامه مطلب
[ پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

18. روز آفرینشم 91

این روز از اون روزایی که مدام به خودت نهیب می زنی که چرا تو؟

 چی شد، چه حکمتی شکل گرفت که خدا تو این ثانیه، تو این دقیقه، تو این ساعت، تو این روز، تو این سال، تو روبه زمین فرستاد؟

خیلی چیزا تو این دنیا هست که من نمیفهمم و این هم یکی از همون‏هاست.

انقدر میدونم که خدای مهربونم، خالقم، آفریدگارم و هستی بخشم منو بی‏ حکمت به زمین نفرستاده، من اومدم تا مثل همه انسانها که خدا از روح خودش در اونها دمیده ذره‏ایی از وجود او باشم برای بهتر ساختن دنیا.

من اومدم برای خوبی، برای محبت و مهربانی، برای نیک اندیشیدن، برای نیک گفتار کردن و برای صفا و دوستی.

خدای خوبم نمیدونم تا چه حد تونستم بنده خوبی باشم؟ اما میدونم همیشه شکرگزارت بودم به خاطر همه داشته ها و نداشته هام.

هر روز به خاطر سلامت خودم و خانوادم و همه الطافی که بهم داشتی شکرت کردم، هیچ وقت برای کسی بدنخواستم، حسادت و کینه به دلم راه ندادم و بهترینها رو برای همه آرزو کردم حتی بدترینها.

ازت ممنونم که بهم زندگی دادی تا بیست ونهمین سال زندگیمو پشت سر بذارم.

خدای خوبم دوستت دارم.


ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۳۷ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

17. تولد 29 سالگی ساناز بانو

واقعا که امروز چه روز خوبیه.

به خصوص واسه من که همچین کادویی گرفتم.

خدا واقعا اوج هنرشو امروز بهمون نشون داده و از همه صفات خوبش تو این مخلوق گذاشته البته یکم چاشنی قوه قهریه‏ش بیشتره.

سانازم تولدت مبارک.

[ دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۱۸ ق.ظ ] [ MasouD ]
[ ۰نظر ]

16. مرسی سانازم

یه چند روزی شده که اینترنت نداشتم و نتونستم از همسر عزیزم تشکر کنم، هنوزم ندیدم ساناز چیزی نوشته یا نه، به هرحال به یک روایت دیگه ۱۵ اسفند تولدم بود که ساناز خانم سنگ تموم گذاشت واسم. هرچند که اون اعتقاد داره تولدم ۱۲ اسفنده ولی بالاخره راضیش کردم که ۱۵ موثق‏تره.

علاوه بر همه زحماتی که کشید یک کار خیلی با احساس و هنرمندانه هم انجام داده بود که دلم نیومد این همه سلیقه و احساسو اینجا ثبتش نکنم.

البته الان دارم کلی تلاش می کنم بتونم اسکنشو بزارم.

[ سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

15. تولد 29 سالگی مسعود عزیزم

روز 15 ماه اسفند سال 1391

 برای تولد مسعود از شب قبل بهش اطلاع دادم که فردا از شرکت بیاد خونمون تا روز تولدشو باهم جشن بگیریم.


ادامه مطلب
[ چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۸:۰۰ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]