35.جشن عروسی (پارت 1)
آخی، یه نفس راحت کشیدم، بعد از کلی بدو بدو و استرس.
امروز که مینویسم همه چیز آرومه، همه چیز به بهترین نحو ممکن و بخیر و خوشی سپری شد.
من عروس شدم و لباس سپید عروسی تن کردم و با همسرم در جشنی با همه عزیزانی که دوستشون داشتیم شادی کردیم.
ادامه مطلب