59. ما و قضاوتهایمان

مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین، تمام روز اور ا زیر نظر گرفت.

متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یک دزد راه می رود، مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند، پچ پچ می کند، آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض کند، نزد قاضی برود و شکایت کند.

اما همین که وارد خانه شد، تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود، حرف می زند، و رفتار می کند.

برگرفته از: کتاب قصه هایی برای پدران. فرزندان. نوه ها- پائولو کوئیلو


ادامه مطلب
[ دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

55. هواتو کردم

 دلم میخواد تو بغلت یه اقیانوس گریه کنم تا حالم بهتر شه و بازم گرمای بودنتو احساس کنم.

دلم خیلی هوا تو کرده، خیلی، خدا، فقط خودتی که میدونی چقدر بهت وابستمو دوست دارم.


هواتو کردم

منه حیرون تو اینروزا هواتو کردم

دلم میخوادت

میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم

 


ادامه مطلب
[ يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

54. مهر تو

صدای پاهات برام آرامشه.

وقتی دوون دوون میای تا دوباره کنارم باشی.

دسته گلت خیلی زیبا بود.

بیشتر از اون احساست.

دوست دارم همسر مهربونم.

 

[ شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

53. یکشنبه 23 تیرماه و هفتمین روز ماه عسل

امروز روز هفتم و آخرین روز حضور در kl 

 صبح از خواب که بیدار شدم یه کم جمع و جور کردم و بعد سر لپ تاپ بودم.

ناهارو خوردیم و با آیدین و مسعود رفتیم بیرون امروز یک برنامه فشرده داشتیم.


ادامه مطلب
[ يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

52. شنبه 22 تیرماه ششمین روز ماه عسل

روز ششم حضور در  kl

امروز قرار بود طبق برنامه از mid valley دیدن کنیم و شب هم بریم یه کلاب ایرانی به نام  shisha lounge


ادامه مطلب
[ شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

51. جمعه 21 تیرماه پنجمین روز ماه عسل

امروز روز پنجم حضور در kl است.

روزی پر از شادی و لذت گذشت.

صبح ساعت 9:40 از خواب بیدار شدیم و با تاکسی که خبر کرده بودیم ساعت 10:45 به سمت سان وی لاگون به راه افتادیم.

مسیر حرکت مثل سایر روزها زیبا و سرسبز بود، سان وی لاگون هم که به اندازه یک شهر زیبا و دیدنی.


ادامه مطلب
[ جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۸ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

50. پنجشنبه 20 تیرماه چهارمین روز ماه عسل

امروز روز چهارم حضور ما در kl

صبح بریتانی برامون تاکسی خبر کرد و ما رفتیم به سمت klcc، طبق برنامه قرار بود امروز آکواریومو ببینیم.

تاکسی ما رو اونجا پیاده کرد و با تهیه دو بلیط 50 رینگتی وارد آکواریوم شدیم.


ادامه مطلب
[ پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

49. چهارشنبه 19 تیرماه سومین روز ماه عسل

امروز روز سوم حضور در  kl

خاله که برگشته ایران و آیدین هم برای عکسای تبلغاتی puma رفته استدیو.

من و مسعود طبق قرار قبلی با راننده ایی که روز اول مارو از فرودگاه آورد خونه خاله،اومدیم  putrajaya


ادامه مطلب
[ چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۳ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

48. سه شنبه 18 تیرماه دومین روز ماه عسل

صبح خاله ساعت 8:30 از خواب بیدارمون کرد و 9:30 رفتیم بیرون.

 سر خیابون تاکسی سوار شدیم و تا داخل شهر رفتیم و از اونجا بلیط اتوبوس گرفتیم برای  genting highland


ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

47. دوشنبه 17 تیرماه اولین روز ماه عسل

خدایا من! چقدر زیباست.

وقتی با دستور خانم مهماندار کاور پنجره رو کنار زدیم منظره زیبایی از ابرا دیدم این ابرا با همه ابرایی که تا حالا دیده بودم فرق داشتن، همیشه وقتی کوچولو بودم و کارتون خرسای مهربونو می داد آرزو داشتم منم یه روز تو ابرا سر بخورم و حالا آرزوم داشت برآورده می شد. و من در تکه ایی از بهشت خدا بودم.

امروز حدود ساعت 11:30 به فرودگاه kl رسیدیم بعد از یک شب وحشتناک، مسعود به خاطر مشکلی که براش پیش اومده بود کل شبو نخوابید و انقدر تکون خورد و رفت و آمد کرد نذاشت منم بخوابم، انقدر حالم بد بود که احساس میکردم  یه گله مگس وحشی به مغزم حمله کردنو ویزویز میکنن.

بالاخره با همه سختیا پرواز نشست.


ادامه مطلب
[ دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۵ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]