96. آمدی اسفندجان

چقدر هوایت را دوست دارم

با خود نشاط و سرزندگی می‏آوری

زمان را به سرعت می‏کشانی

و شهر را به تکاپو می‏بری

خوش آمدی ماه زیبای آفرینشم.

خوش آمدی اسفندجان من...

[ پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

95. روز پاسداشت مقام زن 92

همسر عزیزم مرسی به‏ خاطر هدیه زیبات.

[ سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

93. تولد 54 سالگی مامان عزیزم

امسال تولد 54 سالگی مامان مریمو خونه سارا جشن گرفتیم.

البته ماماخ خیلی راضی نبود، چون احمدآقا وعموعلی به خاطر فوت حاجی عزادار بودن.

خاله لادن وعموعلی هم اومدن، برای مامان تولد تولد خوندیم، مامان شمع فوت کرد و وارد 55 سالگی شد.

مامان عزیزم همیشه سلامت باشی، عشقم.

[ چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

91. من چقدر دوست دارم خدا

من چقدر دوست دارم خدا

 

امروز از اون روزاست که بی چتر میباری به من

برف زیباو سفیدت دلمو میخندونه، حس خوب کودکیها

به یادم میاره همیشه لطفت به من همینطور پاک و سفید و بی منت بوده، بی دریغ


ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۴۸ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

90. زیباترین تصویر آغاز یک روز

زیباترین تصویری که میشه صبحتو باهاش آغاز کنی چهره زیبای پدر و مادر.


ادامه مطلب
[ دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۱۴ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

89. دوازدهمین ماهگرد حلقه‏هامون

 امروز 11/11 و جشن دوازدهمین ماهگرد حلقه‏هامون


ادامه مطلب
[ جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۵۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

88. بهانه مهربانی

چقدر این گلهای بی‏مناسبت را دوست دارم.

آنهم وقتی در را میگشایم و چهره مهربان تو را پشت آنها میبینم.

 

سپاس.

مرد مهربان من.

[ سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

85. آش نذری

امروز دلم خیلی گرفته بود، هوای اون روزای نذری پزونو داشت.

آش شعله قلمکار ...

هرچند به شدت مریض بودم و فقط از صبح تا شب قرص و آبمیوه خوردم و خوابیدم، ولی عجیب دلم هوای اون روزهارو داشت.

از وقتی چشم باز کردم هرسال 28 صفر این آش تو خونمون پخته می‏شد.


ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۲۸ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

84. یازدهمین ماهگرد حلقه‏هامون

امروز یازدهمین ماهگرد حلقه هامون بود.

انقدر حالم بد بود و قرص و داروها منگم کرده بود که هیچی از دهمین روز دیماه یادم نبود.

ولی تو بلافاصله بعد از خوردن صبحانه منو بوسیدی و تبریک گفتی.

داره یکسال میشه...

 

 

[ سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

83. اولین یلدای مشترک 92

اولین زمستان مشترک دو زمستونی اسفندی.

شب چله امسال هم رسید.

من و تو امسال تو خونه خودمون و در کنار بهترینهامون سنت یلدارو جشن گرفتیم.

این زمستان چون اولین یلدای بعد از عروسی ما بود قرار بود تا مامان و بابا برامون شب چله‏ایی بیارن.


ادامه مطلب
[ يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۲۶ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]