30. و این است تفاوت عشق و ازدواج

یک روز پدربزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد.

کتابی بسیار گرون قیمت و با ارزش.

وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه، مال خود خودته و من از تعجب شاخ درآورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشیو بی هیچ مناسبتی به من بده.


ادامه مطلب
[ شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۵۶ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

29. یکسالگی عشقمان

یکسال گذشت از جشن نامزدیمان

و اصلا در کنار تو باور کردنی نیست سرعت گذر ثانیه‏ ها

شاید زمان حسودیش می شود به عشقمان

و زودتر سپری می‏شود.

لحظه ‏ها کنار تو 

برایم عطر دیگری دارد.

بانوی من...

 

[ شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۲۲ ب.ظ ] [ MasouD ]
[ ۰نظر ]

28. اولین سالگرد نامزدی

اولین نفر در اولین ساعات شروع یک شنبه پرکار

تو تبریک گفتی

یک ساله شدن مان را

و من برای اولین بار دوم شدم

در به یادآوردن خاطرات

با تبریک تو یادم آمد، امروز را

زمان را میبینی؟

روی ریتم تند ما را به رقص درآورده

یک سال گذشت

و سریعتر از همیشه

27 روز دیگر نیز می‏گذرد ...

چشمهایم را که می‏گشایم

17 خرداد است ...

[ شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۰۵ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

27. چشمهایت هنوز بسته است

حتما گلفروشی هنوز هم بسته است.

شاید،

 هنوز،

چشمهای تو بسته است.

شاید،

که نه،

حتما...

حتما، چشمهایت هنوز هم بسته است.

 

[ پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

26. سومین ماهگرد حلقه‏ هامون

10 اردیبهشت هم فرا رسید.

سومین ماهگرد حلقه هامون ...

با هم یه دوری زدیم و آبمیوه خوردیم.

[ سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

25. خرید آینه و شمعدان

باز هم من و تو

با هم

دست در دست هم

سهم دیگری برای زندگی مشترک ساختیم.

سالها خواهد گذشت

و من و تو

با هم

و در کنار هم

چهره روزهای پیری را

در آینه بختمان

خواهیم دید.

[ يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۴۱ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]

24. خدایا پیشم بمون

خدایا نمی‏دونم چرا تشویش و اضطراب می‏شم.

هرچی روزها می‏گذره و به خرداد نزدیکتر میشم، دلهره‏ ها و نگرانی‏ ها هم بیشتر میشه.

خدایا میدونم، مطمئنم که کنارمی مثل همیشه.

تو همیشه پیشم بودی و نذاشتی...

تو کمکم کردی که رشته ایی رو که دوست دارم تو بهترین دانشگاهی که این رشته ارائه می‏شد بخونم.

تو کمکم کردی که به واسطه علم و دانشم و با همت و تلاش خودم جاهای بزرگیو تو کارم تجربه کنم.

تو کمکم کردی که در جایی که آرزوشو داشتم استخدام شم.

میدونم که بازم مثل همیشه مثل همه روزای عمرم کنارم می مونی تا روزهای خرداد هم به خیر و خوشی بگذره.

چشمام به آسمونته نمیخوام نگام به زمین بیافته وقتی به پایین نگاه می‏ کنم دلم خیلی آشوب میشه.

[ يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۳۰ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰نظر ]