عاشقانه های زیبای ما

برای تعطیلات نوروز تصمیم گرفتیم به همدان سفرکنیم، هفته اول که به دید و بازدید گذشت.

جمعه 8 فروردین من و مسعود به اتفاق مامان، سارا، احمد و غزل حرکت کردیم به سمت همدان.

جاده خوب و خلوت بود و در مسیر همدان بعد از ورودی چمران صبحانه خوردیم و به راه ادامه دادیم. ظهر بود که به علیصدر رسیدیم و برای ناهار در همون پارک تفریحی علیصدر جوجه آماده کردیم و تونستیم برای ساعت 4 با آشنا بازی احمد بلیط غار بگیریم.

از غار که بیرون اومدیم هوا تاریک بود و کنار همون پارک تفریحی یکی از خونه های سازمان گردشگری رو اجاره کردیم که خیلی خلیلی تمیز بود و به قول غزل دخترای خونه عمیییییق خانه تکانی کرده بودن.

صبح بعد از خوردن صبحانه به سمت همدان حرکت کردیم. با رسیدن به همدان از مجموعه موزه و آبشار گنج‏نامه که بسیار زیبا بود دیدن کردیم و بعد هم ناهار خوردیم. 

برنامه بعد ازظهر بسیار فشرده و با بازدید از هگمتانه شروع شد. نمی‏دونستیم لذت ببریم یا افسوس بخوریم برای این همه جلال و عظمت...

در مدت گشت زنی در هگمتانه ترانه وطنم با صدای سالار عقیلی هم پخش می‏شد، من و مسعود گریه مون گرفته بود. چاله های خالی هگمتانه و تاریخی که به تاراج رفته بود و در موزه‏های بزرگ دنیا به نمایش در اومده بود قلب آدم رو به درد می‏آورد.

بعد از هگمتانه آرامگاه بوعلی سینا و باباطاهر رو دیدیم و بعد هم زمان صرف شد برای پیداکردن جای خوب برای اقامت یک شبه در همدان که البته موفق بوذدیم و یه خونه خوب و تمیز با امکانات خوب اجاره کردیم،بعد از مستقر شدن ما بارون گرفت اونم چه بارونی.

صبح که از خواب بیدار شدیم وسایلو جمع کردیم و گنبدعلویان، شیر سنگی و برج طغرل رو هم دیدیم و حرکت به سمت تهران.

البته در مسیر از لا‏له‏جین که شهر سفال ایران بود گذشتیم و بعد از خوردن شام خونه باباینا و رسوندن مامان شب به خونه اومدیم.

ادامه مطلب