125. تیبا2

در یک اقدام انتحاری یک جمعه تابستانی سامیار عزیز من که تو همه روزهای سال 90 تا 93 همراهم بود به فروش رسید و به جاش 8 شهریور یک حواله تیبا 2 گرفتیم.

نمیدونم کار درستی بود یا نه.

اما چون سال ساخت سامیار بالا رفته بود و نگران به خرج افتادنش بودیم تصمیم به فروشش گرفتیم.

تیبا 2 ما قرارد بود ظرف مدت یک هفته تا 10 روز تحویل بشه اما این اتفاق نیافتاد تا امروز...

پنجشنبه‏های نزدیک ممیزی هم که همه کاری بودن و تازه عزم جزم کرده بودم برای یک روز پرکار که از نمایندگی تماس گرفتن و گفتن ماشین آمادست و باید برای تحویل گرفتنش برم تهران.

سریع به مسعود اطلاع دادم که مدارک رو بیاره و خودم هم با سرویسم رفتم به سمت تهران. کمی منتظر موندم تا مسعود اومد و بعد هم تمام قسمتهای ماشین چک شد و ماشین پلاک شده تحویلمون شد.

مسعود منو رسوند خونه باباینا و خودش هم رفت و قرار شد که امروز قربانی رو برای ماشین نو انجام بده.

[ پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۱۲ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی