131.تولد 34 سالگی سارای مهربونم

امروز تولد سارا بود، اما نه ما دل و دماغی داشتیم و نه سارا حوصله.

گفت تا بابا از بیمارستان نیاد دوست نداره تولد بگیریم، آدما هرچقدر هم که بزرگ بشن، بازم، یه جاهایی، بچه می‏شن و بهانه گیر.

اوضاع قلب بابا خوب نبود اینو دکتر قاسمی از روی اکو و معاینه فهمید، ریه بابا آب آورده بود و باید بستری می‏شد خودش هم که فهمید رنگ از رخسارش پرید.

یک شنبه رو از دکتر وقت خواست تا کاراشو جمع و جور کنه و دوشنبه هم به اتفاق مامان و سارا بیمارستان بستری شد.

[ جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۰۴:۳۷ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی