135. یلدای 93

یادم بماند  امشب را

یلدا بود...

از همان شب‏ها که همه گل می‏گویند و گل می‏شنوند.

یلدا بود...

از همان شب‏ها که همه دور هم جمع می‏شوند.

یلدا بود...

شبی بلند برای تلاطم درون من.

خیالت راحت، کسی صدای مرا نشنید، 

خیالت راحت، حرمتی را بی حرمت نکردم.

تنها خانه‏ام ...

خانه‏ام با فریادهایش...

خدای من...

یادم بماند امشب را ...

[ يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۱ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی