182. سی و دومین ماهگرد حلقه‏ هامون

امروز مهرگان بود، بیست و دومین ماهگرد حلقه‏هامون.
بابا و مامان از دیشب پیشمون بودن.
عصر که باباینا رفتن، خونه رو سرو سامونی دادیم و بعدهم به خاطر عید غدیر باتفاق مادر رفتیم خونه مادرجون مسعود که سید بود.
چون دیگه دیرشده بود و ساعت نزدیک 9، مسعود شام گرفت و شام هم پیش مادرجون و خاله و دایی بودیم.

[ يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۷ ب.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی