220.دعایت کردم

مریضی از هر نوعش بده، اما بازهم مریض جسمی که باشی برات دارو تجویز می‏شه، با کمی رسیدگی، با کمی رعایت و ... سالم میشی، اما روح که مریض میشه...

متاثر شدم، متاسف شدم.

 کاش خدا کمکش کنه، برای بهتر شدن.

دلم می‏سوزه برای این آدم، برای همه عقده ها و کمبودهاش، برای حسی که داره، برای ارزش بی ارزشی که برای خودش قائل میشه، برای تقلایی که برای مهم بودن میکنه و البته بی نتیجه.

بیچاره...

من براش دعا کردم، برای اینکه تو روزهایی که از خدا عمر میگیره، تو روزهایی که از اکسیژن هوا تنفس میکنه، خدا بهش کمک کنه تا بتونه از مغزش استفاده کنه و کمی هم فکر کنه.

من براش دعا کردم تا خدا کمکش کنه، خودش باشه خیلی بهتر از اینه که تحریف کنه و مقلد باشه.  

کاش مطمئن بودم دردها و عقده هاش با این چیزهای سطحی تسکین پیدا میکنه اونوقت...

من براش دعا کردم تا خوب باشه برای اینکه موجود پرکینه ای مثل خودش به اجتماع تحمیل نکنه.

من براش دعا کردم برای همه بدی هاش که کمرنگ شه و برای خوبی هاش که پررنگ شه، دعا کردم برای انسانیتش، برای روح بیمارش، برای تربیتی که نداشته و نشده، برای شفاش.

دلم میخواست کمکش کنم، اما متاسفم که برای بعضی آدمها نمیشه قدم برداشت.

این آدما هیچ چیزی برای از دست دادن ندارن و انقدر تصویر بد و وقیحانه‏ ای از خودشون به نمایش میذارن که به خاطر حفظ شان و منزلت خودت ترجیح میدی اصلا بهشون نزدیک نشی و فقط براشون دعا کنی، برای بهبودشون.

خدایا کمکش کن.


ادامه مطلب

[ شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۲ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی