310. نه نه جان

مراسم دومین سالگرد عزیز رو برگزار کردیم و به خونه برگشتیم.

مثل همیشه همگی خونه عمو کوچیکه جمع شدیم و شام رو خوردیم.

شب من و سارا به اتفاق غزل و سورنا خونه بابا موندیم که ساعت 12 عمو مهدی تماس گرفت و خبر فوت نه نه رو داد.

عجب دنیایی...

در یک لحظه همه خاطرات خونه قدیمی و خونه رودکی از جلو چشمام گذشت.

نه نه هم رفت، خدا رحمتش کنه.

...

[ جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۲ ق.ظ ] [ sAnAz ]
[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی